رویکردهای موجود در زمینه سنجش عملکرد از دید حسابداران
- رویکرد حسابداری: در این رویکرد از ارقام مندرج در صورتهای مالی و دادههای حسابداری استفاده میشود. نظیر: فروش، سود، نرخ بازده داراییهای شرکت و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام
- رویکرد تلفیقی: در رویکرد تلفیقی سعی میشود تا از تلفیق ارقام صورتهای مالی و ارزش بازار در نسبتهایی نظیر: P/E و نسبت ارزش بازار داراییها به ارزش دفتری آنها به منظور تجزیه و تحلیل عملکرد استفاده شود.
- رویکرد مدیریت مالی: در این رویکرد از مدلهای مطرح مدیریت مالی نظیر مدل ارزشیابی داراییهای سرمایهای جهت ارزیابی و پیش بینی بهره، استفاده میشود.
- رویکرد اقتصادی: در این رویکرد از مفاهیم اقتصادی استفاده میشود و عملکرد شرکت با توجه به قدرت کسب سود داراییهای موجود و سرمایهگذاری بالقوه و با عنایت به نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه ارزیابی میگردد. مانند ارزش افروده اقتصادی، ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده (نایب زاده و همکاران، 1390).
- سنجس عملکرد، جزء اصلی فرآیند کسب و کار و وظایف مدیریت است که در نظامهای کنترلی مدنظر قرار میگیرد. ارزیابی عملکرد، پیش نیازی در جهت تخصیص منابع و مقایسه مبالغ پیش بینی و واقعی است. همچنین از نتایج آن، میتوان جهت جبران خدمت نیز استفاده نمود. انجام دقیق، موثر و کارآمد ارزیابی و سنجش عملکرد است. اندیشمندان مدیریت، معیارهای عملکرد را در ابعاد مختلف طبقه بندی نموده اند که از جملهی آنها میتوان به نظریه «فوستن[1]» اشاره کرد. وی ابعاد عملکرد را در پنج بعد مهم دسته بندی کرده و شاخصهای مهم سنجش آن را نیز معرفی نمود:
- بعد رقابت شاخص سنجش آن عبارت از سهم بازار، رشد فروش و غیره است
- عملکرد مالی شاخص سنجش آن عبارت از سودآوری، نقدینگی، کارایی، ساختار یا بافت مالی میباشد.
- کیفیت خدمات شاخص سنجش آن عبارت از سهولت دسترسی، امکانات، تضمین ها، ارتباطات و … است.
- انعظافپذیری شاخص سنجش آن عبارت از میزان انعطاف پذیری، انعطاف پذیری در سرعت و … است.
- نوآوری شاخص سنجش آن عبارت از عملکرد فرآیند نوآوری، عملکرد نوآوری فردی، توان تحقیق و توسعه (R&D) و … میباشد.
- نحوهی استفاده از منابع شاخص سنجش آن عبارت از دسترسی به منابع، تخصیص بهینه منابع، ساختار تخصیص منابع و … است (رهنمای رودپشتی، 1388).
نورتون و کاپلان نیز با معرفی سیستم امتیازی متوازن (BSC) به عنوان شاخص سنجش عملکرد، مجموعه معیارها را در چهار بعد به صورت جامع معرفی کرده اند که تحولی قابل ملاحظه در ادبیات سنجش عملکرد به صورت علمی و کاربست آن به صورت عملی ایجاد نموده است. این معیارهای سنجش جامع عملکرد را میتوان به شرح زیر برشمرد:
- معیارهای مالی و سودآوری: شاخص سنجش آن سود عملیاتی و رشد درآمدی است.
- معیارهای رضایتمندی مشتریان: شاخص سنجش آن، سهم بازار، پاسخگویی به مشتریان و انجام به موقع عملیات است.
- معیارهای کارآیی، کیفیت و زمان (انحراف)
- معیارهای نوآوری و یادگیری، نظیر تعداد اختراعات، نسبت آموزش (Niresh and Alfred, 2014).
در بخش عملی معیارها میتوان گفت که معیارهای مالی سنجش عملکرد به دلیل کمّی بودن، عینی بودن و قابل لمس بودن نسبت به معیارهای غیرمالی ارجحیت دارد، از جمله برخی معیارهای مالی ارزیابی عملکرد مالی عبارتند از:
- نرخ بازده سرمایهگذاری (ROI): یک معیار حسابداری است که از تقسیم سود عملیاتی بر سرمایهگذاری حاصل میشود و شامل همهی عناصر سرمایهگذاری نظیر درآمد، هزینه و سرمایهگذاری میباشد.
- سود باقیمانده (RI): عبارتند از سود منهای بازده مورد انتظار سرمایهگذاری، یعنی (سرمایهگذاری * نرخ بازده مورد انتظار)- سود عملیاتی= سود باقیمانده
- نرخ بازده فروش (ROS): به نسبت سود عملیاتی به درآمد، بازده فروش میگویند. نرخ بازده فروش یکی از اجزای نرخ بازده سرمایهگذاری در تحلیل گری مالی به شیوه دوپونت (DuPont) است.
- ارزش افزوده اقتصادی (EVA): نوعی خاص از محاسبه سود باقیمانده است که اخیرا مورد توجه قرار گرفته است. ارزش افزوده اقتصادی برابر است با سود عملیاتی پس از کسر مالیات، منهای میانگین وزنی هزینه سرمایه ضربدر کل داراییها منهای بدهیهای جاری (Bolek et al., 2012).