تخصص کمیته حسابرسی: تخصص و مهارت اعضای کمیته حسابرسی، ویژگی دیگری از ویژگیهای کمیته حسابرسی است که با اثربخشی کمیته حسابرسی ارتباط تنگاتنگی داشته است و در ادبیات تحقیقات پیشین به نحو چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است. هر یک از اعضای کمیته حسابرسی باید تجربه لازم در برخی از حوزههای مرتبط با کسب و کار داشته و با صنعت فعالیت شرکت آشنا باشد. حداقل یکی از اعضا، معمولا رئیس کمیته، باید پیشینه قوی و مناسب از امور مالی، حسابداری و حسابرسی داشته باشد و از این طریق بتواند کمیته را در هنگام طرح مباحث تکنیکی مالی یاری کند. هر یک از اعضاء باید در برقراری ارتباط با مدیریت و حسابرسان ماهر باشد و سوالهای کنکاشرگانهای درباره ریسکهای مالی و حسابداری مطرح کند. مدیریت، حسابرسان داخلی و مستقل منابع خوبی برای برآوردن نیازهای اطلاعاتی و آموزش اعضای کمیته حسابرسی هستند. بنابراین، کمیته حسابرسی باید شرکت را ترغیب کند که اعضا هرگونه آموزش لازم به منظور ایفای مسئولیتهای امانتداری خود را ببینند و بر این امر اصرار ورزد. این امر به ویژه برای اعضای جدید ضروری است که نیاز به آشنایی کامل با مسئولیتهایشان برای ایفای موثر آن دارند(مهدوی، 1391).
دیزورت و سالتریو[1](2001) نمونهای از اعضای کمیته حسابرسی شرکتهای کانادایی را مورد بررسی قرار دادند تا واکنش آنها را نسبت به مذاکرات میان حسابرس مستقل و مدیریت شرکت مشخص کنند. آنها دریافتند که حمایت بیشتر از حسابرس مستقل به وسیله کمیته حسابرسی با تجربهی بیشتر مدیر مستقل و دانش بالاتر گزارشگری حسابرسی مدیران ارتباط دارد. با وجود این، رابطهی معناداری بین قضاوت اعضای کمیته حسابرسی و دانش گزارشگری مالی آنها پیدا نکردند. مک دانیل، مارتین و مینس[2](2002) برای بررسی اختلاف قضاوت درباره کیفیت گزارشگری مالی میان کارشناسان مالی و تحصیل کردههای مالی آزمایشی انجام دادند. نتایج حاصل از مطالعه شمول کارشناسان مالی را در کمیته حسابرسی در برداشت که احتمال میرود یکنواختی ارزیابیهای کلی کیفیت گزارشگری را بهبود بخشد. دیویدسان، زای و زو[3](2004) در تحقیقی بازده سهام را پیرامون زمان انتصاب اعضای کمیته حسابرسی مورد بررسی قرار دادند. نتایج آنها نشان داد مادامی که اعضای جدید کمیته حسابرسی دارای تخصص مالی باشند، شاهد تاثیرگذاری قابل ملاحظهای روی قیمت سهام هستیم.
مطالعات قبلی نشان دادهاند مهارتها و تجارب حرفهای اعضای کمیته در زمینهی گزارشگری مالی یک عامل کاملا آشکار مرتبط با اثربخشی کمیته حسابرسی است. (کانسوئلو و دفیوئنتس، 2007). گروه دیگری از مطالعات رابطهی میان تخصص کمیته حسابرسی، مدیریت سود و کیفیت سود را مورد بررسی و تحلیل قرار دادهاند. چندین نتیجه کلی میتوان از مطالعات پیشین در زمینه تخصص و تجربه کمیته حسابرسی استخراج کرد. نوشتارهای نظری و تجربی اهمیت انواع مختلف تخصص و تجربه را پیرامون فعالیتهای عملیاتی متنوع شناسایی کردهاند. علاوه بر استقلال، تخصص کمیتهی حسابرسی نیز اغلب به عنوان ویژگی مهمی برای عملکرد موثر آن در نظر گرفته میشود. استدلال شده است که نظارت موثر کمیته حسابرسی ایجاب میکند که اعضای آن برای ارزیابی مستقل موضوعاتی که به آنها ارائه میشود، تخصص کافی در حسابداری و حسابرسی داشته باشند. (بیسلی و سالتریو،2001؛ دیویدسان، زای و زو، 2004).
بدون درجهی مشخصی از تخصص، برای اعضای کمیته حسابرسی دشوار خواهد بود تا اطلاعات مالی را که ملزم به ارزیابی آن هستند به اندازهی کافی درک کنند. علاوه بر این، مدیران دارای مدرک حرفهای قانونی تمایل به داشتن آگاهی بیشتر از وظایفشان و الزمات قانونی پیرامون گزارشگری مالی دارند. همچنین نهادهای تدوین کنندهی مقررات در ایالات متحده اهمیت قابل ملاحظهای در زمینه تخصص کمیته حسابرسی تشخیص دادهاند. به دنبال توصیه کمیتهی بلوریبون[4] (1999) بورسهای اوراق بهادار نیویورک و انجمن ملی معاملهگران اوراق بهادار، برای این که اعضای کمیتهی حسابرسی را ملزم به داشتن سطح مشخصی از سواد مالی و حسابداری یا تخصص مدیریت مالی مربوطه نمایند، مقرراتشان را اصلاح کردند.
بر اساس بند ماده 5 منشور کمیته حسابرسی، اکثریت اعضای کمیته باید دارای تخصص مالی باشند. مطابق بند 6 ماده یک، تخصص مالی اعضا مدرک دانشگاهی یا مدرک حرفهای داخلی یا معتبر بینالمللی در امور مالی(حسابداری، حسابرسی، مدیریت مالی، اقتصاد، سایر رشتههای مدیریت با گرایش مالی یا اقتصادی) همراه با توانایی تجریه و تحلیل صورتها و گزارشهای مالی و کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی، تعریف میشود. داشتن تخصص مالی به اعضای کمیته کمک میکند که قضاوتهای حسابرسان را بهتر درک کرده و نظارت موثرتری به رویههای حسابداری و گزارشگری مالی داشته باشند. در صورت وجود تخصص مالی، اعضای کمیته از مسائل مرتبط با بازار و فرایندهایی که به افزایش ارزش افزوده و ارزش بازار شرکت منجر میشود درک بالاتری دارند. با توجه به اینکه انگیزه اصلی مدیریت از افشای اطلاعات سرمایه فکری، بالا بردن ارزش سهام شرکت در بازار است، میتوان انتظار داشت که بین سطح افشا و کیفیت اطلاعات منتشر شده در خصوص سرمایه فکری با تخصص اعضای کمیته حسابرسی رابطه مثبتی وجود دارد(مومنزاده، 1392).
[1] . Salterio
[2] . McDaniel, Martin & Carnes
[3] . Davidson, Xie & Xu.
[4] . Blue Ribbon Committee.